جدول جو
جدول جو

معنی کهن فرش - جستجوی لغت در جدول جو

کهن فرش(کُ هََ / هَُ فَ)
فرش قدیمی. (فرهنگ فارسی معین) ، کنایه از زمین است که به عربی ارض گویند. (برهان) (آنندراج). کنایه از زمین. ارض. (فرهنگ فارسی معین) :
جای و علفش نه زین کهن فرش
از خوشۀ چرخ و گوشۀ عرش.
خاقانی (تحفهالعراقین، از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
کهن فرش
کهن بوب، زمین فرش قدیمی، زمین ارض: جای و علفش نه زین کهن فرش از خوشه چرخ و گوشه عرش. (تحفه العراقین)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کهنه فروش
تصویر کهنه فروش
کسی که لباس های کهنه می فروشد
فرهنگ فارسی عمید
(کُ هََ / هَُ سَ)
کنایه از دنیا. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(کَ هََ)
دهی از دهستان تفرش است که در بخش طرخوران شهرستان اراک واقع است و 804 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
کسی که قماشهای کهنه و اشیای مستعمل را بر دست و دوش برگرفته و بفروشد. (آنندراج). آنکه لباسهای کهنه و مندرس می فروشد. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). خلقانی. (دهار) (تفلیسی، از یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
تا از لباس حسن بیاراست دوش خود
از نو شدیم بندۀ کهنه فروش خود.
سیفی (از آنندراج).
، مجازاً، آنکه معنی کهنه عرضه می کند. مقلد. (کلیات شمس چ فروزانفر ج 7 فرهنگ نوادر لغات) :
نوبت کهنه فروشان درگذشت
نوفروشانیم و این بازار ماست.
مولوی
لغت نامه دهخدا
(کُ هََ / هَُ گُ)
گرگ پیر. (آنندراج) (فرهنگ فارسی معین) :
ز بیم سکه و نیروی شمشیر
هراسان شد کهن گرگ از جوان شیر.
نظامی.
، کنایه از دنیاست. (آنندراج). دنیا و فلک و گردون. (ناظم الاطباء) :
تیرباران سحر دارم سپر چون نفکند
این کهن گرگ خشن بارانی از غوغای من.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
آنکه لباسها کهنه و مندرس فروشد: تا از لباس حسن بیاراست دوش خود از نو شدیم بنده کهنه فروش خود. (سیفی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کهن گرگ
تصویر کهن گرگ
گرگ پیر، دنیا جهان
فرهنگ لغت هوشیار